سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسانه تاب آوری Resilience Media

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

 

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient: در این مطلب به هشت رفتار تاب آور همراه با مثال های کاربردی و عملیاتی خواهیم پرداخت. امید است برای مخاطبین خوب این رسانه مفید و موثر واقع گردد.

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

رسانه تاب آوری و هشت رفتار افراد تاب آور

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilientرفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

رسانه تاب آوری و هشت رفتار افراد تاب آور

کاری از کارگروه تولید محتوای رسانه تاب آوری اجتماعی

اگر شغل خود را از دست دادید و خانواده ای برای حمایت از آن داشتید، احتمالاً شروع به جستجوی شغل جدیدی خواهید کرد. حتی اگر شغل رویاهای خود را پیدا نکرده باشید، کاری به جهت پول درآوردن در اسرع وقت انجام خواهید داد.

این یک مثال افراطی است که در آن اکثر مردم یا اقدامات و اعمال تاب آوری را انجام می دهند یا می میرند.

در لحظات کوچک‌تر از زندگی روزمره، تاب‌آوری همیشه به عنوان یک بازتاب ظاهر نمی‌شود. اگر به شغلی که می‌خواهیم نرسیدیم، یا رابطه‌مان به پایان رسید، یا غریبه‌ای با ما بدرفتاری کرد، می‌تواند روزمان را خراب کند.

خبر خوب این است که تاب آوری یک ژن نیست. این یک سناریوی "یا دارید یا ندارید" نیست. ممکن است یک فرد تمایل طبیعی به تاب آوری داشته باشد، اما در نهایت به انتخاب خود فرد برمی‌گردد، و در این مورد انتخاب‌ها داوطلبانه هستند، اگرچه ممکن است همیشه در گرمای لحظات واقعی این تمایل را نداشته باشند.

پس چه کنیم؟

1. جلوی تحریف های شناختی را بگیرید.

اینها باورهایی هستند که ما خودمان را متقاعد می کنیم که درست هستند و تفکر منفی را تقویت می کنند. تحریف را به چالش بکشید تا تفکر خود را به حالت تاب آور تغییر دهید.

بیایید تأخیر در پرواز را به عنوان تمرینی برای به چالش کشیدنِ یک نوع تحریف شناختی (تعمیم بیش از حد) در نظر بگیریم:

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilientرفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

باور مشکل ساز من چیست؟ همیشه اتفاقات بد برای من می افتد.
چه شواهدی اعتقاد من را تایید می کند؟ تاخیر پرواز باعث ناراحتی است.
چه توضیحی بهتر است برای آنچه اتفاق افتاده است؟ این فقط برای من اتفاق نمی افتد، برای همه اتفاق می افتد.
پیامدهای این باور چیست؟ عصبانیت و استرس من را در خود فرو برده است.
اگر همین الان باورم را عوض کنم چه اتفاقی می افتد؟ می توانستم از یک شام خوب لذت ببرم و به کار و تماس های فرودگاه برسم.
باورهای اصلی جدید من چیست؟ اتفاق می افتد! من می توانم ناراحتی ام را بهتر مدیریت کنم.

2. شکست ها را به عنوان فرصت هایی برای رشد در نظر بگیرید.

غیر مقاوم: من شغل را پیدا نکردم. من هرگز به چیزی نمی رسم

تاب آور: من کار را نگرفتم. چه بسا مکان مناسبی برای من نباشد. اجازه دهید منابعم را جمع آوری کنم و ببینم چه فرصت های دیگری برای من وجود دارد.

افراد تاب آور، بیهودگی (آگاهانه یا ناخودآگاه) و نگرانی در مورد چیزی که قابل تغییر نیست را بخوبی تشخیص می دهند.

آنها همچنین به دنبال درس هایی هستند که ممکن است از این پسرفت آموخته شوند. آیا به خاطر کاری که انجام دادم این اتفاق افتاد؟ اگر چنین است، دفعه بعد چه کاری می‌توانم متفاوت انجام دهم؟

آیا این شکست مرا مجبور به تغییر مسیر کرد؟ اگر چنین است، آیا دوره جدید مزیتی دارد؟

3. شکست ها را ناپایدار ببینید.

غیر مقاوم: ما یک کارمند ارزشمند را از دست دادیم، بنابراین شرکت به جهنم می رود.

تاب آور: ما یک کارمند ارزشمند را از دست دادیم، اما می‌توانیم فردی را پیدا کنیم که به همان اندازه با ارزش است که ممکن است مجموعه جدیدی از مهارت‌ها را ارائه دهد که حتی نمی‌دانستیم به آن نیاز داریم.

وقتی متوجه شدید که شکست ها موقتی هستند، دیگر نیازی به بیرون انداختن نوزاد با آب حمام نیست! اگر یک کارمند یا مراجع محبوب خود را از دست بدهید، غم انگیز است و یک شکست (من خودم آن را تجربه کرده ام!)

رفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilientرفتارهای افراد تاب آور Behaviors of Resilient

 

اما این پایان موفقیت شما نیست. و برعکس، این آخرین باری هم نیست که برای شما اتفاق می افتد.

شکست را بپذیرید و ادامه دهید. تاب آور بمانید؛ تغییر بخشی از زندگی است.

4. احساسات و تکانه های قوی خود را مدیریت کنید.

غیر مقاوم: قرار است خشم خود را روی کسی خالی کنم.

تاب آور: من عصبانی هستم اما باید ادامه دهم و متمرکز بمانم.

افراد تاب آور خشم را تجربه می کنند. فقط آن حالت را استفاده نمی کند. اگر بخواهیم، همه ما این توانایی را داریم. هر چند باید بخواهید و ادامه دهید.

پرورش حس ترحم به خود، عصبانیت و سرزنش می تواند احساس خوبی داشته باشد. شما می توانید در آن جاده بروید اما آن جاده هرگز تمام نمی شود. احساسات را بپذیرید و سعی کنید ادامه دهید.

در واقع، وقتی احساسات پیش آمده را تصدیق می کنید، از شدت آنها کاسته می شود.

دکتر متیو دی. لیبرمن، روانشناس پژوهشی در UCLA، دریافت که نامگذاریِ یک احساس به کاهش تأثیر آن کمک می کند.

آزمایشگاه او آن را تاثیرات برچسب گذاری Affect Labeling می نامد. وقتی از یک احساس نام می بریم، فعالیت در بخشی از مغز که مسئول هوشیاری و تمایز است (قشر پیش فرونتال بطن راست) افزایش می یابد، در حالی که فعالیت در بخشی از مغز که احساسات را پردازش می کند (آمیگدال) کاهش می یابد. اساساً، نامگذاری احساس به شما قدرتی جهت تسلط بر احساسات می دهد در حالی که افراط در احساسات به آن قدرت می دهد.