مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟
مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟
هدف غایی مددکاری اجتماعیِ وجودی آفرینش تاب آوری است
مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟
مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟ این مقاله به بررسی چگونگی بهره گیری از مددکاری اجتماعی وجودی در مقابله با مرگ و غم و اندوه و در نهایت خَلق تاب آوری در فرد سوگوار می پردازد.
فهرست عناوین این مطلب [پنهان]
- 1 مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟
- 2 مواجهه با مرگ و میر
- 3 اگزیستانسیالیسم
- 4 مددکاری اجتماعی وجودی
- 5 سوگ، ماتم و اندوه
- 5.1 سوگواری
- 5.2 عزاداری
- 5.3 غم و اندوه
- 6 نگرش نسبت به مرگ
- 7 چهار تکلیف مُدل وظایف وردن عبارتند از:
- 7.1 پذیرش واقعیت از دست دادن
- 7.2 بیان تجربه عاطفی از دست دادن
- 7.3 سازگاری با محیط بدون متوفی
- 7.4 بازسازی معنای از دست دادن
- 8 پنج مرحله “نظریه مرحله”
- 8.1 انکار و انزوا
- 8.2 خشم به صورت ناامیدی
- 8.3 مذاکره
- 8.4 افسردگی
- 8.5 پذیرش – پذیرفته شدن
- 8.6 اندوه عادی- سوگ مرضی- سوگ آسیب زا
- 9 اگزیستانسیالیسم و ??مفهوم مرگ
-
- 9.0.1
-
مددکاری اجتماعی وجودی چیست؟
مددکاری اجتماعی وجودی در مقابله با مرگ و اندوه
این مقاله به بررسی چگونگی بهره گیری از مددکاری اجتماعی وجودی در مقابله با مرگ و غم و اندوه می پردازد.
پس از تعریف مرگ و غم، این مقاله به بررسی نگرش افراد نسبت به مرگ و دیدگاه های نظری مرتبط با مرگ و غم می پردازد.
این مقاله به بررسی مفهوم اساسی اگزیستانسیالیسم در زمینه مقابله با مرگ و غم و اندوه می پردازد.
مقاله سپس مبانی نظری رویکرد اگزیستانسیالیستی در ارزیابی و مداخله مددکاری اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد. اهمیت رویکرد اگزیستانسیالیستی در روند مقابله با مرگ و اندوه را برجسته می کند، زیرا افراد را تشویق می کند تا با واقعیت مرگ روبرو شوند و معنای زندگی را بیابند.
در نهایت، مقاله با ارائه بینش هایی در زمینه مبانی نظری مددکاری اجتماعی وجودی در زمینه مرگ و غم و اندوه به حوزه مددکاری اجتماعی کمک می کند. به منظور افزایش درک و فهم این موضوع، این مقاله شامل یک مثال موردی است که به درک عمیقتر کاربرد عملی مددکاری اجتماعی وجودی در مقابله با مرگ و غم کمک میکند.
مواجهه با مرگ و میر
مرگ مفهومی پیچیده و چندوجهی است که جایگاه مهمی در تجربیات انسان دارد. این یک پدیده جهانی است که از مرزهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی فراتر می رود. در طول تاریخ، انسان ها با معنا و مفاهیم مرگ دست و پنجه نرم کرده اند که منجر به تفسیرها، باورها و آیین های مختلفی پیرامون وقوع آن شده است. مرگ یک پایان اجتناب ناپذیر برای زندگی جسمانی انسان است. غم و اندوهی که افراد به عنوان واکنشی در برابر از دست دادن افرادی که دوستشان دارند و به آنها اهمیت می دهند تجربه می کنند و مرگ خود را نیز به آنها یادآوری می کند، یک فرآیند پیچیده چندوجهی با جنبه های اجتماعی، فرهنگی و روانی است (شیر، 2012). مرگ و غم و اندوه تجارب جهانی هستند که زندگی فردی و اجتماعی را در بسیاری از فرهنگ ها برای سال ها تحت تاثیر قرار داده اند (Granek & Peleg-Saggy, 2017).
سوگ شامل ابعاد عاطفی، شناختی و رفتاری است. واکنش های عاطفی شامل احساس غم، خشم، گناه، اضطراب و تنهایی است، در حالی که واکنش های شناختی ممکن است شامل مشکل در تمرکز، فراموشی و سردرگمی باشد. واکنش های بیولوژیکی شامل تغییرات در الگوهای خواب، اشتها و سطوح انرژی است (استروبی و همکاران، 2001).
یونگ (2020) بُعد جالبی را مطرح می کند و نشان می دهد که ترس از مرگ اغلب ریشه در ترس عمیق تر از زندگی دارد.
به طرز متناقضی، کسانی که بیشتر از مرگ نگران هستند ممکن است کسانی باشند که از زندگی واقعی می ترسند. این موضع عاطفی اغلب در طول رشد روانشناختی عادی زمانی که تعقیب هدف زندگی درگیر تجربیات گذشته می شود یا زمانی که افراد از تهدید اجتناب ناپذیر مرگ عقب نشینی می کنند، ایجاد می شود (یونگ، 2020).
هوکلکلی (1991) دیدگاه یونگ را بیشتر توضیح می دهد و ادعا می کند که ترس از زندگی ساختگی صِرف نیست، بلکه تجلی ناتوانی در انطباق کامل با فرآیندهای آشکار زندگی است.
این ترس، اگرچه معمولاً ناخودآگاه است، اما اضطراب عمیقی را ایجاد میکند که ناشی از فرافکنیها بر وجود فرد است. از دست دادن برگشت ناپذیرِ جوانی و آگاهی از این که شمارش معکوس زندگی آغاز شده است، تنها این وضعیت ناراحتی را تشدید می کند. اساساً، عقب نشینی مداومِ روان انسان از واقعیت نشان دهنده نوعی افسردگی است – ترس از تجربه نکردنِ واقعی زندگی و ترس از مرگ قریب الوقوع (هوکلکلی، 1991).
مشروح مقاله در پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران