بررسی ارتباط جامعه شناسی با مددکاری اجتماعی
این مطلب به بررسی خاستگاه جامعه شناسی به عنوان یک علم اجتماعی و رابطه پیچیده آن با مددکاری اجتماعی می پردازد.
بررسی ارتباط جامعه شناسی با مددکاری اجتماعی
خاستگاه جامعه شناسی به عنوان علم اجتماعی و رابطه آن با مددکاری اجتماعی
جامعه شناسی رشته ای جذاب است که به دنبال درک و تحلیل جوامع انسانی، ساختارهای آنها و تعاملات درون آنهاست. جامعه شناسی به عنوان یک علم اجتماعی، در قرن نوزدهم به عنوان پاسخی به تغییرات اجتماعیِ عمیق ناشی از انقلاب صنعتی ظهور کرد. جامعه شناسی به مطالعه روابط اجتماعی، نهادها و الگوهای رفتاری می پردازد و نگرش های ارزشمندی را در مورد عملکرد جوامع ارائه می دهد. این مطلب به بررسی خاستگاه جامعه شناسی به عنوان یک علم اجتماعی و رابطه پیچیده آن با مددکاری اجتماعی می پردازد.
ظهور جامعه شناسی
جامعه شناسی در قرن نوزدهم در دوران تحولات اجتماعی و سیاسی قابل توجهی ظهور کرد.
انقلاب صنعتی، جوامع را از کشاورزی به صنعتی تغییر داد که نتیجه آن شهرنشینی، افزایش مهاجرت و بوجود آمدن طبقات اجتماعی جدید بود. در همان مقطع زمانی محققان و متفکران شروع به زیر سوال بردن تغییرات اجتماعی کردند و به دنبال درک پیامدهای این دگرگونی ها بودند.
آگوست کنت، که به طور گسترده به عنوان پدر جامعه شناسی شناخته می شود، اصطلاح “جامعه شناسی” را در دهه 1830 ابداع کرد. کنت معتقد بود که جامعه شناسی باید علمی مثبت باشد و از روش های علمی برای مطالعه جامعه استفاده کند. وی بر ضرورت تحلیل پدیده های اجتماعی، درک نظم اجتماعی و تدوین اصول علمی برای هدایت پیشرفت اجتماعی تأکید کرد.
متفکران اولیه جامعه شناسی: پس از کنت، چندین متفکر جامعه شناس با ورود به این رشته، نظریه های آن را شکل دادند. امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، بر مطالعه حقایق اجتماعی و تأثیرات آنها بر افراد و جامعه به عنوان یک کل تمرکز کرد. مطالعات دورکیم، پایه و اساس درک نهادهای اجتماعی، آگاهی جمعی و نقش یکپارچگی اجتماعی را ایجاد کرد.
ماکس وبر، جامعه شناس آلمانی، بر اهمیت معانی و تفاسیر ذهنی در درک کُنش اجتماعی تأکید کرد. ایدههای وبر در مورد قشربندی اجتماعی، بوروکراسی و اخلاق کاری پروتستانی همچنان در نظریه های جامعهشناختی تأثیرگذار است.
متن کامل در مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران